Tuesday, May 29, 2012

توصیه‌های وزارت بهداشت به ملت فقیری که آه ندارد با ناله سودا کند‌


وزارت بهداشت جمهوری اسلامی اطلاعیه‌ای صادر کرده و طی آن به مردم توصیه نموده است که با وجود افزایش قیمت برخی اقلام در ایران، شیر و میوه را از سبد غذایی خود حذف نکنند و به خاطر گرانی، مصرف آنها را قطع ننمایند! به عبارتی روشن‌تر رژیم می‌گوید که ای جماعت فقیر و تنگدست، برای مصرف شیر و میوه دو راه بیشتر ندارید یا از سایر هزینه‌های‌تان مانند اجاره‌خانه و گوشت و نان و رفت و آمد و چه و چه بزنید و یا به نحوی از طریق اختلاس و دزدی و رشوه و تن‌فروشی و خرید و فروش مواد مخدر، درآمدتان را افزایش دهید تا قادر شوید شیر و میوه‌تان را خریداری کنید، چرا که با این تورم و گرانی و بدبختی ناشی از مدیریت ضعیف کارگزاران رژیم و حرکت‌های نابخردانه بین‌المللی و تحریم‌ها و دزدی‌های کلان سران مملکت که گریبان کشور را گرفته، راه دیگری وجود ندارد تا این دو ماده به‌راستی حیاتی مردم تامین و مصرف گردد. به نظر چنین می‌رسد که روی سخن وزارت بهداشت رژیم جمهوری اسلامی با آن دسته ازاقشار پولداری‌ست که با رانت‌خواری، دزدی، اختلاس و چپاولگری ثروت مردم و یا در اثر اقتصاد بیمار، دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد و بس. اما آن دسته از کارگران و حقوق‌بگیران و انبوه بیکاران در شهرها که قادر نیستند حتا با نان خالی شکم خود و خانواده را سیر کنند، چه باید انجام دهند؟ آه خدای من! نفس‌شان از جای گرم بر‌می‌آید و نسخه می‌پیچند که در این وضعیت فلاکت‌بار، فلان مواد را حتما در رژیم غذایی روزانه خود حفظ کنید: توصیه‌های وزارت بهداشت به ملت فقیری که آه ندارد با ناله سودا کند شرم‌آور است

Monday, May 28, 2012

علی خامنه‌ای، دوباره سنگ روی یخ شد

عکس تزیینی
این چندمین بار است که کسی که مورد تایید علی خامنه‌ای است، در عرصه‌های رای‌گیری، رای لازم را نمی‌آورد! چه رای‌دهندگان، مردم باشند و چه خودی‌های حکومت! نخستین بار در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ بود که مردم به کاندیدایی به غیر از آنکه رهبر جمهوری اسلامی، وی را مورد تایید قرار داده بود - ناطق نوری - رای دادند. اما این آخرین بار که حداد عادل - فامیل و مشاور نزدیک علی خامنه‌ای - نتوانست رای لازم را برای تصدی ریاست مجلس نهم کسب کند، تفاوت اساسی با دفعات پیش‌تر داشت

انتخاب علی لاریجانی تقریبا به دور از انتظار تمامی صاحب‌نظران سیاسی و تحلیل‌گران بود و نکته بارزی که در نتایج رای‌گیری در مجلس به چشم می‌خورد، اینست که رای دهندگان تماما از میان خودی‌ها بودند و به یقین می‌توان چنین برداشت کرد که علی خامنه‌ای حتا در میان یاران خودی نیز گوش شنوایی ندارد و پالس‌هایش خریدار ندارد و به اصطلاح عامیانه کسی او را تحویل نمی‌گیرد. خامنه ای با همدستی مصباح یزدی به شدت علاقمند بود تا حداد عادل پدر عروس خود - پدر زن مجتبا - را بر مسند ریاست مجلس بنشاند تا در نهایت طرح انتخاب رییس جمهور پارلمانی - بدون انتخابات - را با خیالی آسوده به اجرا گذارد! آیا دایره عدم مشروعیت او روز به روز گسترده‌تر می‌شود؟

علی خامنه‌ای در شرایطی به‌سر می برد که هم مشروعیت بسیار اندکی که در میان طرفداران خود در جامعه داشت را از دست داده و هم مشروعیت بین المللی را و از همه مهمتر مشروعیت‌اش در میان آنهایی که سالهاست در کنار او دارای دنبه‌ی پروار شده‌اند، نیز رنگ باخته است! او این بار هم سنگ روی یخ شد

Sunday, May 27, 2012

سُنبه‌ پر زور، تحریم‌ و نگرانی رژیم برای اقتصاد غرب، ورق‌پاره‌ها و حقوق بشر

  
سُنبه‌ی پر زور غرب و اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد
بعضی‌ها می‌گویند که نتایجی از مذاکرات بغداد حاصل نشد. طرفین مذاکره از سوی دیگر طرفین مذاکره به‌رغم اینکه اختلافات خود را همچنان فاحش می‌بینند، اما روند آنرا خوشبینانه ارزیابی می‌کنند! رسانه‌های وابسته به رژیم جمهوری اسلامی، مقاومت طرف ایرانی را می‌ستایند و جمهوری اسلامی ایران را پیروز میدان این کارزار می‌پندارند! باری، هر چه که در جلسات مذاکره بر شرکت‌کنندگان گذشته است و هر نتیجه‌ای که هر کدام از اعضا بر پایان این مرحله از مذاکرات متصور‌ هستند، اما به گمان من یک نتیجه‌ی بسیار ملموس را می‌توان از مذاکرات بغداد دریافت. برای حاکمان جمهوری اسلامی به آشکار روشن شد که سُنبه‌ی غرب پر زورتر از آنست که پیش از آن می‌پنداشتند، به ویژه آنکه آخرین گندکاریِ رژیم که منجر به کشف اورانیوم غنی شده با غلظت ۲۷ درصد گشته است، برگ‌های برنده غربی‌ها را در روند فشار بر جمهوری اسلامی برای تسلیم، پرشمارتر کرد
***
 ادامه تحریم‌ها و نگرانی برای اقتصاد غرب
بلافاصله پس از پایان مذاکرات بغداد، یعنی در نماز جمعه ۵ خرداد، رستم قاسمی وزیر نفت جمهوری اسلامی، لباس دلسوزی برای اقتصاد غرب به تن کرد و اعلام نمود که: (نقل به مضمون) در صورت ادامه‌ی تحریم‌ها، من نگران افزایش قیمت جهانی نفت هستم و این به ضرر کشورهای مصرف کننده اروپایی خواهد بود، پس ای غربی‌ها دست از تحریم‌ها بردارید! در عین حال همین فرمانده سپاه همزمان حرف‌های دیگری هم زد که: (نقل به مضمون) ما از تحریم‌ها نگرانی نداریم و نفت خودمان را داریم می فروشیم! لازم به یادآوری‌ست که سردار محمد رضا نقدی نیز چندی پیش گفته بود خدا کند تحریم‌ها روز به روز بیشتر شود، چرا که باعث پیشرفت ما خواهد شد
  ***
 قطعنامه‌های ورق‌پاره و احمدی‌نژاد
احمدی نژاد که بارها از تریبون های رسمی، قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را ورق پاره‌هایی بی‌نتیجه اعلام کرده بود، مشخص شده که وی، حرف مفت، زیاد زده! چرا که همین ورق‌پاره‌ها، سبب‌ساز اصلی باز نشدن گره مذاکرات شده و کاری کارستان کرده است. گروه ۱+۵ توانایی لغو این تحریم‌ها را در طی چنین مذاکراتی ندارد و به ظاهر لغو آنها باید توسط همان شورایی که آنها را وضع کرده، صورت پذیرد. ادبیات غیردیپلماتیک و بی‌ادبانه در طول انقلاب بارها از زبان تقریبا تمامی مقامات بلند پایه در جمهوری اسلامی زده شده و همواره کار دست رژیم داده است! از معروف ترین‌ آنها می توان جمله "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" را نام برد: شعارهایی توخالی که کشور و ملت را به ورطه نابودی کشانده است! از سوی دیگر اینطور به‌نظر می‌رسد که اربابان احمدی‌نژاد از دخالت‌های گذشته‌ی او در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای - که همیشه با رهنمودهای خامنه‌ای همراه بوده است - ناخشنود هستند و وی را از روند مذاکرات هسته‌ای به طور کامل کنار گذاشته‌اند
***
  حقوق بشر دغدغه‌ی اصلی مخالفان
مهم‌ترین دغدغه‌ی مخالفان رژیم جمهوری اسلامی در پیوند با مذاکرات هسته‌ای، ملحوظ نبودن حقوق ملت ایران است. در جایی که طرف ایرانی مسائل غیر هسته‌ای از جمله مباحث مربوط به سوریه و بحرین را به داخل چنین جلسه‌ای کشانده است، در جایی که طرف ایرانی مسائل غیر هسته‌ای از جمله مباحث مربوط به سوریه و بحرین را به داخل چنین جلسه‌ای کشانده است، این حداقل انتظاری است که مخالفان از طرف غربی دارند تا موضوعاتی پیرامون حقوق بشر در ایران را نیز مورد گفتگو قرار دهند. به‌هر حال این نگرانی همچنان وجود دارد که غرب در این مذاکرات تنها به منافع خود یا حداکثر به منافع منطقه‌ای و جهانی بیندیشد و حقوق پایمال شده مردم ایران به‌ویژه آزادی‌خواهان، که طی سالها تحت قتل، تجاوز، شکنجه، حبس و تبعید توسط رژیم به‌سر می‌برند و در حال حاضر در بدترین شرایط از زاویه حقوق بشری طی ۳۳ ساله‌ی استقرار جمهوری اسلامی قرار دارند، پایمال و نادیده انگاشته شود

Friday, May 25, 2012

از امیرعباس هویدا تا محمد خاتمی: آیا سابقه‌ای از چنین واکنشی دارید؟



دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف خودکشی کرده است و در این فیلم کوتاه (یک دقیقه و ۲۰ ثانیه) از احمدی‌نژاد سوال می‌شود که چرا یک دانشجو باید خودکشی کند و او با لودگی و مسخره‌بازی همیشگی خود پاسخ می‌دهد: چرا از من سوال می‌کنید، بروید از همان کسی که خود را کشته است بپرسید. بی‌تفاوتی و بی‌خیالی یک دولتمرد که خود را مردمی‌ترین رییس دولت در طول تاریخ ایران می‌داند، نسبت به مشکلات مردم و ناهنجاری‌های اجتماعی، این چنین غافلگیرانه به تصویر کشیده شده است! آیا به‌راستی می‌توان آنرا واکنش بی‌سابقه و تاکنون ندیده شده‌ی یک رییس دولت در ایران به خودکشی یک دانشجو قلمداد کرد؟

به‌راستی از کدامیک از روسای دولت از ۵۰ سال گذشته تا کنون - شاید هم یک‌صد ساله اخیر - آیا سابقه چنین واکنش علنی نسبت به سرنوشت جوانان تیزهوش و نخبه ایرانی را داشته اید؟ از امیر عباس هویدا تا محمد خاتمی کدامیک از این جنس بوده‌اند؟

***
این فیلم کوتاه، توسط سایت لنزایران از لابلای یک مستند، انتخاب شده است. فیلم اصلی که حدود یک ساعت و ده دقیقه است مستند "میراث آلبرتا" نام دارد و توسط خودِ دست‌اندکاران حکومتی از جمله شمقدری ساخته شده و نگاه‌اش - اگر چه بحث انگیز - به فرار مغزها از کشور و جذب نخبه‌گان دانشگاهی به دانشگاه‌های غربی معطوف است
فیلم کامل را می‌توانید در یوتیوب به آدرس زیر تماشا کنید
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=R--Hdo0ybZg&noredirect=1


Wednesday, May 23, 2012

راز عقب‌مانده‌گی کشورمان ایران، طی سال‌های اخیر


بی‌کفایتی احمدی‌نژاد به عنوان رییس دولت بوده است یا بی‌بصیرتی خامنه‌ای در انتصاب گماشته‌گان خودی‌تر و دخالت در همه امور. دخالت‌های نظامیان بوده است در امور غیر مرتبط یا ملغمه‌ای از همه‌ی عوامل یاد شده، آنچه که مسلم است، کشورمان ده‌ها سال به عقب رانده شده است طی سال‌های پس از جنگ. به اطراف خود که می‌نگریم، به شفافیت در می‌یابیم که بسیاری از کشورها طی ۳۰ سال اخیر مراتب توسعه‌یافتگی را به نحو موثر و چشمگیری پیموده‌اند و گوی سبقت را در همه امور از ما ربوده‌اند. اگر چه ما پایه‌های ضروری توسعه را دارا بوده‌ایم و منابع لازم برای ادامه توسعه‌یافتگی از جمله پول، نیروی انسانی متخصص و قابل اتکا و مدیریت خردمند و کارآفرین - اما خانه‌نشین - را داشته‌ایم، اما در نقطه زیر صفر قرار داریم. چه کرده است این رژیم در این چند سال که می توانست انجام نشود: در یک جمع‌بندی می‌توان موارد زیر را از دلایل آن برشمرد


یکم - بی‌اعتقادی به مفهوم جمهوریت، نقش ملت در اداره امور کشور، عدم وجود پارامتر‌های گزینشی در روند انتصاب کارکشته‌گان در ساختار اجرایی و قوه قضاییه کشور و به یک کلام رفیق و همدست سالاری به جای شایسته سالاری
دوم - بی حساب و کتاب بودن میزان درآمد و هزینه‌های مجریان و دست‌اندرکاران در نبود مرجع کنترل و رسیدگی مانند سازمان برنامه یا مدیریت کشور، مجلس توانا و باوجود، رسانه‌های مستقل و احزاب غیر وابسته 
سوم - مهیا بودن بستر دست درازی های ریز و درشت به ثروت ملت از جمله مسائل مربوط به پرونده فاطمی به سرکردگی رحیمی، اختلاس‌های چند میلیارد دلاری با دخالت کسانی از همه قوای سه‌گانه. به یقین این دسته از دزدی‌ها گوشه‌هایی‌ست از آن‌ دانه درشت‌هایی که برملا شده و رسانه‌ای گردیده
چهارم - واگذاری پروژه‌های هنگفت ملی و پردرآمد به نظامیان، بدون رعایت مقدمات و اصول مهم بازرگانی و ترک تشریفات معاملاتی، از جمله مناقصه‌ها و مزایده‌ها و عدم تشویق در جذب سرمایه‌ برای گسترش تولید و از آن مهمتر فرار دادن مغزها و نخبگان به سوی کشورهایی که شاید قدر آنان بیشتر می‌دانسته‌اند 
پنجم - حرکت های پوپولیستیِ رییس آخرین دولت از جمله سفر پر حرف و حدیث به جزیره ابوموسی، و درپی آن برانگیختن حساسیت کشورهای عربی منطقه و دشمن‌سازی دائمی در میان کسانی که بارها خواسته‌اند دوستی‌شان را تقدیم کنند
ششم - گام‌های غلط در تنظیم روابط خارجی از جمله داشتن ارتباط با کشورهای بی‌خاصیت مانند سوریه و باج دادن به کشورهایی مانند ونزوئلا و پشتیبانی بی حد و حصر از سازمان‌هایی مانند حزب‌الله لبنان و نفی هولوکاست و شاخ شانه کشیدن‌های توخالی برای اسراییل و نیز وابستگی بی چون و چرا به دو کشور چین و روسیه 
هفتم - ورق پاره خواندن قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و لجبازی بر سر پروژه پر هزینه و بدون بهره‌ی هسته‌ای که مهم‌ترین پیامد آن حیف و میل شدن پول ملت و تنگدست‌تر شدن مردم بوده است
هشتم - عدم توجه و اتکا به نظرات کارشناسانه‌ی خبرگان و دانشگاهیان در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و باری به هر جهت اداره کردن کشور و استفاده از روش‌های سعی و خطا در تمامی ابعاد 
نهم - ناپخته‌گی در مقابله با ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی، از جمله عدم داشتن راه‌کار برای جلوگیری از رواج مواد مخدر در میان جوانان، مصرف بی رویه مشروبات الکلی، فاحشه‌گی در سنین پایین، خشونت‌های خانوادگی، افزایش آمار طلاق و ازدواج‌های ناموفق و ازدیاد روزافزون کودکان کار و خیابان بدون پشتیبانیِ برنامه‌ریزی شده
دهم - بی‌توجهی به اعتراضات و انتقادات مخالفان، برقراری فضای امنیتی بر جنبه‌های مختلف زندگی خصوصی و اجتماعی شهروندان و برگزاری دادگاه‌های خارج از عرف قضایی و سرانجام صدور احکام غیرمعقول و غیرمنطقی برای بهترین فرزندان این آب و خاک و نیز آزار و اذیت زنان و اقلیت های مذهبی به بهانه‌های واهی. به یک سخن به اسارت و گروگان  گرفتن نخبگان
***

آیا این بی‌کفایتی‌ها و بی‌بصیرتی‌ها روزی پایان خواهد یافت؟ چگونه و چه وقت؟
آنها که در بالا گفته شد، ایراداتی بود به حاکمان. در این میان اما نقش ما به عنوان ملت در کجای این دایره رقم می‌خورد و ما چه باید می کردیم که نکردیم و در این رهگذر، روز به روز در حال غرق شدن‌ایم در این مرداب؟  

Saturday, May 19, 2012

هفته سرنوشت‌ساز جمهوری اسلامی: سرانجام خامنه‌ای جام زهر را سرخواهد کشید؟

پس از مذاکرات مقامات جمهوری اسلامی با گروه ۱+۵ که ماه پیش در استانبول صورت گرفت، طرفینِ مذاکره، با شعف‌ای که نمی‌توانستند آنرا جلوی دوربین خبرنگاران و در لحن‌شان پنهان نگاه دارند، نتیجه‌ی مذاکره را رضایت‌بخش و گامی به جلو توصیف کردند، اما از روزی که حرف و حدیث‌ها پیرامون اتاقک انفجاری در منطقه پارچین دوباره داغ شد و رسانه های غربی ادعا کردند که در منطقه‌ی نظامی پارچین خبرهایی است مبنی بر سلسله آزمایشات انفجاری در ارتباط با مسائل هسته‌ای، طرفین لحن خود را تغییر دادند و برای هم شاخ و شانه کشیدند. پیش از مذاکرات بغداد که قرار است روز جهارشنبه آینده توسط سعید جلیلی و نمایندگان گروه ۱+۵ انجام شود می توان آخرین رویدادها در پیوند با مسائل هسته‌ای ایران را چنین برشمرد

یکم - ائتلاف جناح‌های سیاسی اسراییل بود که دوباره اسراییلی‌ها را بر این محور متحد نمود که جمهوری اسلامی باید غنی سازی را کاملا کنار بگذارد

دوم - سخنان سعید جلیلی بود که در دانشگاه علم و صنعت ابراز داشت و رسانه‌ای شد مبنی بر اینکه که جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی غنی سازی را کنار نخواهد گذاشت و آنرا حق مسلم خود خواهد دانست که از منظر ناظران سیاسی این سخنرانی فقط مصرف داخلی داشت

سوم - سفر غیر مترقبه آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به ایران است که در شرف انجام است و قرار است روز یکشنبه فردا رخ دهد. سوال اینست که چه اتفاقی افتاده است که پس از مذاکرات هفته‌ی گذشته‌ی سربازرس آژانس با علی اصغر سلطانیه نماینده جمهوری اسلامی در آژانس که قرار است روز دوشنبه نیز ادامه یابد، این سفر باید انجام شود؟ به باور من این سفر از این زاویه می‌تواند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد که به نظر می‌رسد، علی اصغر سلطانیه نتوانسته است چراغ سبز تهران را برای ادامه مذاکره داشته باشد، و به درخواست‌های آژانس پاسخ روشنی دهد. سفر آمانو بی‌گمان مربوط می‌شود به محتوای مذاکرات هفته گذشته با سلطانیه که با او راه به جایی نمی‌بُرد و لازم بود مقامات بالاتر در جمهوری اسلامی آنرا به سرانجام برسانند
***
به هر حال آنچه که مسلم است روزهای دوشنبه تا جمعه که در پیش است بسیار سرنوشت‌ساز و تعیین کننده است به ویژه آنکه مواضع سران ۸ کشور صنعتی جهان که گردهمایی‌شان، دیروز در آمریکا آغاز شد، نسبت به مسائل ایران و سوریه همان است که قبلا بوده و سفیر آمریکا در اسراییل نیز اخیرا تهدید حمله به ایران را تکرار کرد! از سوی دیگر نتیجه مذاکرات آمانو در تهران به شدت گره خواهد خورد به ادامه مذاکره سربازرس آژانس با علی اصغر سلطانیه از یکسو‌ و مذاکرات بغداد از دیگر سو، لذا باید حواس‌مان را شش دانگ به مذاکرات پیش روی با غرب حفظ کنیم و اسیر ترفندهای جمهوری اسلامی در انحراف افکار عمومی نشویم، چرا که شاید رهبر جمهوری اسلامی، برای برداشته شدن تحریم‌های کمرشکن، امتیازات ویژه‌ای به غرب بدهد که برای فرار از انتقادات مخالفان در داخل، دستور داده باشد انعکاس داخلی ننماید: آیا سرانجام خامنه‌ای تسلیم خواهد شد و جام زهر را خواهد نوشید؟

Monday, May 14, 2012

لغو حکم شلاقِ کارتونیست: اعتراض‌ها به قانون عقب‌مانده و حکم غیرانسانی رژیم به بار نشست


به گزارش رادیو زمانه، نماینده اصول‌گرای شهر اراک در مجلس هشتم، شکایت خود از محمود شکرایه، کارتونیست محکوم به تحمل ۲۵ ضربه شلاق را پس گرفت و حکم شلاق لغو شد
***
این بار نیز اعتراض‌ها به بار نشست و حکم عقب‌مانده شلاق برای محمود شکرايه، کارتونیست استان مرکزی لغو گردید. متاسفانه این‌روزها قدر باهم بودن را کمتر می‌دانیم، اما بار دیگر ثابت کردیم که هم‌صدایی‌مان در برابر ظلم و ستم و قوانین واپسگرایانه و غیر انسانی می‌تواند نتیجه دهد: آنجا که صدای مظلومیت‌مان در پیوند با حمله به آزادی بیان در ایران به گوش مراجع بین‌المللی رسید و همراهی‌ هنرمندمان در سایت‌های اجتماعی در پشتیبانی از کارتونیست مظلوم کشور، میوه داد، می‌توان امید داشت که با همت و هم‌دلی، خودکامه و خودکامه‌گی نیز رفتنی‌ست

Sunday, May 6, 2012

گاف تازه‌ی حیدر مصلحی: قاچاقچیانِ مرتبط با ترورهای هسته‌ای؟


در خبر کوتاهی که بی بی سی فارسی انتشار داده است، نقل قولی‌ست از حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد، مبنی بر بازداشت چند قاچاقچی مرتبط با ترورهای هسته‌ای

این‌بار هم وزیر اطلاعات رژیم خبری را رسانه‌ای کرد که هم خنده دار به‌نظر می‌رسد و هم نابخردی وی را نشان می‌دهد (ربط قاچاقچی با تروریست هسته‌ای بدون هیچ توضیح اضافه؟). با خواندن این خبر نخستین برداشتی که در ذهن بوجود می‌آید، اینست که می‌خواهند چند قاچاقچی را اعدام کنند و بگویند عوامل ترور اعدام شدند، و از شر پرونده ترورها که سایه‌اش بر سرشان سنگینی کرده راحت شوند (با یک تیر دو نشان). لازم به یادآوری‌ست که قبلا در چند نوبت اعلام کرده بودند تمامی عوامل ترورهای دانشمندان هسته دستگیر و به سزای اعمالشان رسیده‌اند: باید منتظر بود و دید، این وزیر اطلاعات آی کیو که معروف است به ۰۰۷ رژیم آیا نقشه‌ی تازه‌ای در سر می‌پروراند، یا گاف خبری داده است؟

Friday, May 4, 2012

حمله‌ی شبانه به خوابگاه دانشجویان در حلب: نسخه‌ی علی خامنه‌ای برای بشار اسد

عکسی از نتایج حمله به کوی دانشگاه تهران

شک نکنید که نسخه‌های علی خامنه‌ای و نیروهای امنیتی و نظامی رژیم جمهوری اسلامی، در روند تحکیم خودکامگی، مو به مو و نعل به نعل دارد برای بشار اسد پیچیده می شود و به اجرا در می‌آید. با نگاهی به رویدادهای یکسال و نیم گذشته‌ی سوریه، به خوبی می‌توان دریافت که طرح سرکوب مخالفان در سوریه، همان طرحی‌ست که در ایران بعد از انتخابات ۸۸ به اجرا درآمد. از حمله لباس‌شخصی‌ها گرفته تا راهپیمایی طرفداران بشار اسد - بفرمایید ساندیس‌خوران سوریه - دقیقا همان است که در ایران نیز شاهد آن بودیم

متاسفانه خبردار شدیم که قاتلان دست‌نشانده اسد همان بلایی را بر سر دانشجویان در خوابگاه دانشجویی دانشگاه حلب، آورده‌اند که قبل‌تر دژخیمان رژیم جمهوری اسلامی طی چند مرحله با دانشجویان خود کرده بودند! اما از این نکته نباید غافل شد که در پی مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با غرب، که تا حدود زیادی روشن شده است، نمایندگان رژیم، تحت رهبری مستقیم علی خامنه‌ای امتیازات زیادی را به غرب واگذار کرده و دارند می‌کنند، یکی از تعهدات رژیم، عدم استمرار دخالت سپاه قدس و سایر نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در رویدادهای آتی سوریه خواهد بود. در همین راستا می‌توان انتظار داشت، شرایط در سوریه بزودی به نفع آزادیخواهان سوریایی به لحاظ کوتاه شدن دست جمهوری اسلامی از شانه‌های حکومت آدمکش رژیم بشار اسد تغییر کند. سوریه، با اسد یا بدون اسد، آینده‌ای بدون دخالت جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت و برنده اصلی بازی در سوریه، کشور ترکیه خواهد بود

Thursday, May 3, 2012

با این شامورتی بازی، مهدی خزعلی هم به زباله‌دان تاریخ پیوست


با این اطلاعیه جعلی و من درآوردی که در وب‌سایت مهدی خزعلی منتشر شد، اگر کوچکترین شبهه ای وجود داشت که وی از طرفداران جنبش ملت ایران است و دلسوزانه در راه آزادی و پیروزی مردم گام بر‌می‌دارد، این شبهه کاملا برطرف گردید. فردا یک عده از طرفدارانِ محدودِ مهدی خزعلی خواهند گفت که وب‌لاگ این آقا از عهده‌ی خودش خارج بوده و از جمله وزارت اطلاعات چنین اطلاعیه‌ای را در آن وب‌لاگ درج کرده، اما من شخصا، چنین ادعایی را باور نخواهم کرد! متاسفم که گاهی از روی نادانی و گاهی از روی سادگی و خوش‌باوری - دارم خودم را می گویم - به‌طور عجیبی در مسائل سیاسی بازی می‌خورم. ای ملت شریف ایران!  نه‌ی بزرگ‌مان را به انتخابات دور دوم مجلس نشان خواهیم داد، چرا که رای دادن در این مرحله فقط و فقط تثبیت ظلم و ستم حاکمان خونخوار و فریبکار را در پی خواهد داشت! با این شامورتی بازی که مهدی خزعلی راه انداخته، او هم به زباله‌دان تاریخ پیوست

Tuesday, May 1, 2012

چرا داستان "حضرت آقا غلط فرموده‌اند" از سایت مهدی خزعلی حذف شده است؟


امروز داشتم یادداشت مجتبی واحدی را با عنوان "سخن دوم با مهدی خزعلی، افشاگری یا شریک جرم‌بافی؟" که خطاب به مهدی خزعلی نگاشته شده را مطالعه می‌کردم که در بخشی از این یادداشت روشن شد که مطلبی از سایت مهدی خزعلی حذف شده است با عنوان "حضرت آقا غلط فرموده‌اند". به نظرم آمد حذف این داستان بنا به یکی از دلایل زیر می‌تواند باشد

یکم - فشار دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم به مهدی خزعلی و حرف‌شنوی ناگزیر ایشان
دوم - حذف خودخواسته توسط مهدی خزعلی بنا بر صلاحدید و تدابیری که بر خوانندگان سایت ایشان روشن نیست
سوم - فشار دوستان و یاران آقای خزعلی بنا بر مصلحت‌‌اندیشی‌هایی که آنهم چندان شفاف نیست
چهارم - ممکنست بطور سهوی و ناخواسته از میان مطالب حذف شده باشد
***
اما بهتر آنست که خود آقای خزعلی که شجاعت‌شان در درج آن داستان، براستی ستودنی‌ست، دلیل حذف آنرا برای علاقمندان به مطالب مندرج در سایت‌شان توضیح دهند تا از هر گونه گمانه‌زنی غلط و شایعات بی‌پایه اجتناب شود

بالاخره روز کارگر را در ایران، باید تبریک گفت یا تسلیت؟


ما سردرگم مانده‌ایم، بالاخره روز کارگر را به کارگران ایرانی که حقوق‌ و دستمزدهای چند ماهه‌ی معوقه را نگرفته‌اند و در تنگدستی بسر می‌برند و خیلی‌هاشون بیکار هستند و اجازه برپایی مراسم روز کارگر را ندارند، و کسی گوش شنوایی برای بدبختی‌های آنها ندارد و رهبران سندیکا‌های کارگری‌شان یا در زندان سر می‌کنند  و یا با ودیعه‌های چند صد میلیونی چند روزی آزادند، و سرانجام به خاطر آینده‌ی پر امید و دورنمای پر رونقی که برای زندگی خود متصور نیستند، باید تبریک گفت یا تسلیت؟ اساسا اول ماه مه امسال را شاید باید به دولت دست‌نشانده‌ی رهبرِ رژیم جمهوری اسلامی که با مکر و حیله اجازه برگزاری مراسم را به کارگران نداده است، تبریک گفت